◾بازی روانی چیست؟
بازیهای روانی الگوهای رفتاری هستند که افراد به صورت ناخودآگاه یا خودآگاه به منظور دستیابی به نیازها و اهداف خود در تعامل با دیگران به کار میگیرند. این بازیها میتوانند برای تقویت موقعیت فردی، جذب توجه، یا کنترل و هدایت رفتار دیگران مورد استفاده قرار گیرند. شناخت این بازیها به ما کمک میکند تا در روابط خود آگاهانهتر عمل کنیم و از درگیر شدن در الگوهای نادرست رفتاری پرهیز کنیم.
◾انواع بازیهای روانی
✔️بازی قربانی-جنجالگر-ناجی (DRAMA Triangle)
این مدل توسط استیون کارپمن معرفی شده و شامل سه نقش اصلی است: قربانی، جنجالگر و ناجی. افراد ممکن است به طور ناخودآگاه در این نقشها وارد شوند و بازی کنند. این مدل نشان میدهد که چگونه افراد میتوانند نقشهای مختلفی را در یک چرخه تکراری بازی کنند.
مثال:
🔸قربانی: فردی که احساس میکند همیشه مظلوم واقع شده است و نیاز به کمک دارد.
“من هیچوقت نمیتوانم کارهایم را به موقع انجام دهم، همیشه از من سوءاستفاده میشود.” “همیشه من هستم که باید همه کارها را انجام دهم، هیچکس مرا درک نمیکند.”
🔸جنجالگر: فردی که همیشه به دنبال پیدا کردن مشکل و انتقاد کردن است
“چرا همیشه اشتباه میکنی؟ چرا همیشه کارها را نصفه و نیمه انجام میدهی؟ هیچوقت نمیتوانی کارها را درست انجام دهی.”
🔸ناجی: فردی که به دنبال کمک کردن و نجات قربانی است.
“نگران نباش، من برایت همه کارها را انجام میدهم تا تو راحت باشی.”
✔️بازی موش و گربه
در این بازی، یکی از طرفین به دنبال توجه و تأیید طرف مقابل است، در حالی که طرف دیگر به طور مداوم از این توجه فاصله میگیرد یا آن را نادیده میگیرد.
مثال:
▫️موش: “چرا هیچوقت به من پیام نمیدهی؟ آیا به من اهمیت نمیدهی؟”
▫️گربه: “من خیلی مشغول هستم، شاید بعداً پیام بدهم.”
✔️بازی نقش قدرتمند و ضعیف
یکی از طرفین نقش قدرتمند و مسلط را بازی میکند و دیگری نقش ضعیف و مطیع را به عهده میگیرد.
مثال:
🔹قدرتمند: “من بهتر میدانم، تو فقط باید کارها را همانطور که من میگویم انجام دهی.”
🔹ضعیف: “بله، تو درست میگویی. هر چه بگویی، همان کار را میکنم.”
◾چگونگی شناسایی و مقابله با بازیهای روانی
برای شناسایی این بازیها، میتوانید به الگوهای تکراری در رفتارهای خود و دیگران توجه کنید. همچنین ممکن است احساس کنید که در تعامل با فرد مقابل همیشه در نقشهای تکراری قرار میگیرید.
🔺برای شناسایی و مقابله با بازیهای روانی میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
۱. آگاهی از الگوهای رفتاری: توجه به الگوهای تکراری در رفتار خود و دیگران و شناسایی نقشهای مختلف.
۲. تعیین مرزها: تعیین مرزهای مشخص در روابط و جلوگیری از ورود به بازیهای روانی.
۳. بیان صادقانه نیازها و احساسات: به جای بازی کردن، نیازها و احساسات خود را به طور مستقیم و صادقانه بیان کنید.
۴. تغییر نقشها: سعی کنید نقشهای خود را تغییر دهید و از الگوهای تکراری خارج شوید.
۵. درخواست کمک حرفهای: در صورتی که در مقابله با بازیهای روانی به مشکل برخوردید میتوانید از مشاوران و روانشناسان حرفهای کمک بگیرید.
مثالهای از بازیهای روانی:
➖محیط کار:
– بازی رئیس-مرئوس: رئیس همیشه به مرئوس خود دستور میدهد و او را کنترل میکند، در حالی که مرئوس از خود هیچ ابتکاری نشان نمیدهد.
– مثال: “من همیشه باید همه کارها را به تو بگویم. آیا نمیتوانی خودت تصمیم بگیری؟”
➖روابط دوستانه:
– بازی دوست-دشمن: یکی از طرفین همیشه به دنبال نشان دادن نقصهای دیگری است، در حالی که دیگری از تلاشهای دوست خود برای کمک به او قدردانی نمیکند.
– مثال: “چرا همیشه اشتباهات مرا به دیگران میگویی؟ آیا نمیتوانی مرا درک کنی؟”
➖روابط خانوادگی:
– بازی والدین-فرزند: والدین همیشه به فرزندان خود میگویند که چگونه رفتار کنند و چه تصمیماتی بگیرند، در حالی که فرزندان احساس میکنند که هیچگاه نمیتوانند خودشان تصمیم بگیرند.
– مثال: “ما بهتر میدانیم چه چیزی برایت خوب است. فقط به حرفهای ما گوش بده.”
◾نتیجهگیری
بازیهای روانی میتوانند روابط ما را پیچیده و مشکلساز کنند. با شناخت و آگاهی از این بازیها و استفاده از مهارتهای ارتباطی مناسب، میتوانیم روابط سالمتر و صادقانهتری داشته باشیم و از درگیر شدن در الگوهای نادرست رفتاری پرهیز کنیم.